حافظ غزل مشهوری دارد که یکی از ابیات آن بسیار سر زبانها افتاد:
«از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی / از ازل تا به ابد فرصت درویشان است»
پشت این غزل داستان تاریخی/سیاسی مشهوری است که شاید روز دیگری به آن بازگشتم. با این حال چیزکی در همین بیت مشهور هست که نمیتوانم از آن چشم بردارم: لشکر ظلم، در کرانههای «مکان» گسترانیده، اما درویشان بساطشان را در پهنای پهناور «زمان» پهن کرده اند. ظلم با همهی پر زوریاش محدودهای «کرانمند» را تصرف کرده، اما درویشان بازهای «بیکران» -ازل تا ابد- را از آن خود دارند. عجیب نیست؟! بعید میدانم هرگز کسی آن اندازه که حافظ در این بیت «سیاست»شناس بوده، سر از سیاست درآورده باشد...