گفتهاند که مرگآگاهی تنها از آنِ انسان است؛ اما این سخن دقیقی نیست. اگر آگاهی ما از مرگ مایهی هراس ماست، پس کدام جانداری را میتوان یافت که غریزهی بقا و ترس از مرگش کمتر از آدمی باشد؟
اگر از من بپرسید نسبت خاص انسان با مرگ چیست؟ در پاسخ میگویم: مرگ پیش از مردن. آدمیزاد هم مثل هر جانداری روزی میمیرد، اما شاید تنها موجودی باشد که میتواند پیش از آن روز، طعم مرگ را بچشد. ما شکنندهتر از آنیم که بتوان تصور کرد. ما همه از سنخ «دل»ایم، اندامی بلورین و ترد که کانون احساس و شناخت ماست. با اینهمه، اما تمام شجاعت ما نیز از همان عضو شکستنی میآید، چندانکه در فارسی نیز بهجای شجاعت عربی، میگوییم «دلآوری» یا «دلیری». و وای بر آنکه ما را بشکند...